شیادان طب سنتی بیشترین آسیب را به این حوزه وارد میکنند
تعداد بسیار زیادی از افراد غیر مجاز و بدون دانش و تخصص در حوزه طب سنتی، در کشور فعالیت دارند که باعث ایجاد مشکلاتی برای سلامت مراجعه کنندگان و بدبین شدن جامعه دانشگاهی علیه این حوزه شدهاند.
باشگاه خبرنگاران توانا- راضیه بلالی: طب در ایران قدمتی چندهزارساله دارد و ابن سینا پایهگذار اصول و مبانی طب سنتی در کشور است. ایران با شرایط آب و هوایی ویژهای که دارد از پوشش گیاهی بینظیری برخوردار است و پتانسیل بالایی در بهرهمندی از طب سنتی دارد. استفاده از این پتانسیل میتواند کمک بسیار زیادی برای سلامت جامعه، خصوصا در زمینه پیشگیری از بیماریها باشد.
بهرهگیری از طب ایرانی در کنار طب نوین به صورت تلفیقی میتواند راهکاری مناسب در جهت ارتقاء سلامت جامعه باشد.
در جامعه آگاهی کافی برای اهمیت طب سنتی وجود ندارد و با توجه به شرایط کنونی پیش آمده در کشور نظیر فعالیت زیاد شیادان در حوزه طب سنتی، اعتماد بسیاری از افراد جامعه نسبت به دانش این حوزه کمرنگ شده است.
در همین راستا خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا با دکتر احمد کریمی متخصص طب سنتی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
برخی فعالان طب مکمل معتقدند بزرگترین مشکل این رشته، شیادان این حوزه هستند؛ نظر شما در این زمینه چیست و چه آسیبهایی در این زمینه وارد شده است؟
به قول معروف اگر میخواهید افراد را بی دین کنید بگویید کسی اذان بدهد که صدایش بد باشد. طب سنتی را هم اگر بخواهید خراب کنید بسپارید به کسی که سواد نداشته باشد.
وقتی بیماری که مثلا قلب او مشکل دارد، نزد شخصی میرود که خود را حکیم و دکتر معرفی میکند، آن به اصطلاح حکیم داروهای او را قطع و دستوراتی میدهد. این شخص که بد حال میشود نزد متخصص میرود و میگوید پیش متخصص طب سنتی رفتهام. بررسی انجام نمیشود که این شخص متخصص بوده است یا خیر؛ یا مثلا با یک درد معده که ممکن است سرطان باشد شیادی که خود را دکتر طب سنتی معرفی کرده است، برای او عرقیجات تجویز میکند. اولین ضربه این است که جایگاه طب سنتی به هم میریزد.
همین مسائل، جامعه دانشگاهی را علیه این حوزه بدبین میکند. در صورتی که اگر شخص، پزشک طب سنتی باشد و علم پزشکی خوانده باشد، ابتدا بررسی میکند که بیمار چه مشکلی دارد و بعد در صورت نیاز دارو تجویز میکند.
من بیماری داشتم که داروی 400 هزار تومانی را یک شیاد طب سنتی 5 میلیون حساب کرده بود ضمن این که اگر استفاده میکرد هم حالش بد میشد. افراد بدون بررسی مدرک فرد مدعی دکتر طب سنتی، هزینه میکنند و در انتها اشتباه آن شخص به نام متخصص طب سنتی تمام میشود.
برخی منتقدین طب سنتی می گویند مدرنیته و ظواهر آن سبک زندگی ما را کاملا دگرگون کرده و بیماریها و مشکلاتی به وجود آورده که امکان اصلاح آن با طب سنتی وجود ندارد. بزرگترین مصداق در این زمینه انواع سرطان است. نظر شما چیست؟
درعلم مدرنیته اروپا و امریکا از طب سنتی خود استفاده میکنند. یا به عنوان مثال 90 درصد از داروهای آلمان گیاهی شده است. در آمریکا بیش از 40 درصد مردم از طب مکمل استفاده میکنند.
مهمترین نکته این است که در این کشورها، سبک زندگی را اصلاح کردند. ما فست فودها را در ایران تبلیغ میکنیم و آنها غذای مدیترانه ای را وارد سیستم خود میکنند. آنها ساعت خواب را زودتر کردند حال این که در کشور ما روز به روز ساعت خواب برای غالب مردم دیرتر میشود. همین علم جدید هم به این رسیده است که فرد برای پیشگیری از سرطان باید سبک زندگی سالم داشته باشد مثل خواب خوب و تغذیه مناسب.
طب سنتی برای سبک زندگی دستوراتی دارد که طب رایج، آن را ندارد. در طب رایج تازه به این میرسند که پیشگیری بهتر از درمان است. در صورتی که سالها پیش ابوعلی سینا گفته حفظ الصحه را رعایت کنید. نحوه زندگی، خواب، ورزش و حتی نحوه نوشیدن آب را گفته است که با طب رایج هیچ منافاتی ندارد.
سرطان بیماری جدیدی نیست اما ناشناخته بوده است. سرطان از قبل به عنوان بیماری خرچنگ در کتابهای ما آمده است. البته که تشخیصها مدرنتر شده است و ما از روشهای تشخیص مدرن استفاده میکنیم.
اشتباه اینجاست که در واقع ما طب ایرانی هستیم نه سنتی. طب ایرانی یعنی از دانش قدیم و جدید استفاده کن. من به عنوان یک پزشک از دانش پزشکی خود استفاده میکنم. به همین دلیل میگوییم معالج در طب سنتی حتما باید پزشک باشد و تلفیق علم روز و طب سنتی را داشته باشد. تلفیق این دو میتواند کمک کند.
مورد مهم دیگر این است که قرار نیست به طب خودم متعصب باشم. من به درمان بیمار و سلامتی او باید تعصب باشم. برای سلامتی بیمار هر راهی که لازم باشد انجام میدهم؛ مثلا خیلی از بیمارها را به طب رایج میفرستم. طب سنتی را نباید از طب رایج جدا کرد. اینها یک علم هستند که میتوانند با هم تلفیق شوند و به درمان بهتر بیمار کمک کنند. در واقع این دو طب مکمل هم هستند.
ما درحال حاضر در برخی از بیمارستانها با هم کار میکنیم؛ تلفیق طب سنتی و رایج در برخی از بیمارستانها راه افتاده است. مثل انستیتو کنسر بیمارستان امام خمینی، بیمارستان شهدای تجریش که ما عوارض شیمی درمانی را کم میکنیم. در واقع با همکاری هم درمان بیمار را تسریع میکنیم.
آیا طب سنتی فقط پیشگیری محور است یا در درمان هم حرفی برای گفتن دارد؟
در طب سنتی یک اصول حفظ الصحه داریم که برای پیشگیری است و یک اصول درمان که برخی از آنها مثل درمان کبد چرب قویتر از طب رایج هم است. طب رایج، درمانی برای کبد چرب ذکر نمیکند اما ما حتی کبد چرب با گرید بالا را بین سه تا شش ماهه درمان میکنیم. درمان ما فقط با دارو نیست. با تغذیه، اصلاح مزاج و غیره درمان میکنیم.
یکی از دردهای رایج بین مردم میگرن است. این بیماری را ما با طب سنتی درمان میکنیم. در گوارش و اعصاب نیز ما در درمان حرف جدی برای گفتن داریم. گاهی یک بیمار 30 سال داروی اعصاب میخورد اما ما با طب سنتی 6 ماهه بیمار را درمان میکنیم. یک باور اشتباه این است که درمان در طب سنتی طولانی است. در صورتی که سرعت درمان طب سنتی بیشتر از طب رایج است.
اثرات مدرنیته آیا فقط موجب غلبه سودا می شود یا اثرات دیگری هم بر مزاج انسان می گذارد؟
فقط بحث سودا نیست. بحث سوء مزاج است. یکی بلغمش افزایش پیدا میکند یکی سودا، یکی صفرا و هرکدام از اینها میتواند افزایش داشته باشد. بنابراین مزاج به هم میریزد. در واقع بیماری یعنی این که مزاج از حالت طبیعی خارج شود. هر نوعی هم که باشد باعث سوء مزاج میشود.
یکی از مشکلات اصلی برای مراجعان به طب سنتی مبحث عدم پوشش بیمهای برای داروها و روشهای درمانی است. برای این مسئله دفتر طب سنتی وزارت بهداشت چه اقداماتی را باید انجام دهد؟
هیئت دولت این مورد را تصویب کرده است و دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت نیز این کار را انجام میدهد اما بیمهها هنوز زیر بار نمیروند. علتش این است که شاید هنوز شناخت نداشته باشند که این امر باعث صرفه جویی در درمان میشود.
داروی شیمیایی با این که گران است اما چون بیمه قبول میکند برای بیمار به صرفهتر است. اگر بیمهها، داروهای گیاهی را تقبل کنند چه بسا به نفع خودشان است. اما چون شناخت ندارند زیر بار نمیروند.
نکته مهم در مورد پوشش بیمهای داروهای گیاهی، کمرنگ شدن چشمگیر حضور شیادها از این حوزه است. زیرا اولا مشخص میشود پزشکی که با بیمه قرارداد دارد قطعا مجوز دارد؛ پس بیمار با اطمینان خاطر به این پزشک مراجعه میکند. ثانیا هزینه بیمار کم میشود و در نتیجه پیش شیادی که با بیمه نمیتواند قرارداد منعقد کند نمیرود. ضمن این که در صورت بیمه شدن، داروی بیمار هم برای شیاد نمیصرفد. پس بیمه شدن علاوه بر این که هزینه مردم را کم میکند شیادها را از این حوزه بیرون میکند.
800 فارغ التحصیل در زمینه طب سنتی وجود دارد که خیلی از این افراد هیئت علمی هستند. بنابراین اگر بخواهند برای این تعداد کم پوشش بیمه را انجام دهند هزینه خیلی بالا نمیخواهد اما در نهایت به نفع خود بیمهها خواهد بود.
اگر ابن سینا یا جرجانی امروز زنده بودند چه میزان از روشهای جدید طبی ازجمله تصویربرداری، آزمایشهای گوناگون و پزشکی هستهای استفاده میکردند؟
خود ابوعلی سینا یک جمله دارد که باید با علمِ روز باشید. پیغمبر ما فرموده که علم را بجویید، حتی اگر در چین باشد. من به عنوان یک پزشک طب سنتی برای تشخیص بیماری سونوگرافی، سی تی اسکن، آزمایش خون، رادیولوژی و سایر روشهای جدید طبی را مینویسم. این هیچ منافاتی با طب ابوعلی سینا ندارد. علم باید گسترش پیدا کند و متوقف نمیشود.
اخلاق و سیره ائمه هم همین نکته را تأیید میکند. وقتی به فرق سر حضرت امیرالمومنین ضربه خورد طبیب یهودی بر بالینش آوردند. افرادی که میگویند طب اسلامی وجود دارد، باید پاسخ بدهند که چرا طبیب یهودی برای فرق شکافته حضرت علی آوردند.
خیلی از ائمه وقتی بیمار میشدند نزد طبیب میرفتند. به دلیل این که سیره را به ما یاد دهند و بگویند هر کاری تخصصی دارد و شفا دست خدا است اما دکتر وسیلهای برای شفا است. یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که به اسم طب اسلامی بیمار را بدتر میکنند و به ضرر اسلام عمل میکنند.
باور رایجی در بین مردم است که هر دمنوش گیاهی را بدون محدودیت میتوان استفاده کرد و داروهای گیاهی عوارض ندارند؛ به عنوان متخصص طب سنتی نظر خود را در این باره بفرمایید
مصرف داروهای گیاهی باید تحت نظر پزشک طب سنتی باشد. دارو برای این که اثر کند باید دوره محدود استفاده شود. وقتی بیش از اندازه مصرف شود اثر آن کاهش پیدا میکند.
مثالی از این موضوع که خیلی متداول است مصرف زنجبیل است. وقتی خلط خیلی داغ شود میسوزد و سرد میشود. درست است حرارت برای بدن نیاز است اما وقتی گرما زیاد شود، میشود صفرای سوخته، میشود سودا. یعنی برعکس جواب میدهد. بیماری به من مراجعه کرد که برای پا درد دو ماه زنجبیل مصرف کرده بود و دیگر پایش تکان نمیخورد. زیرا مفصل با مصرف زیاد زنجبیل خشک شده بود.
تمام داروها به خصوص داروهایی که مزاج گرم یا سرد درجه سه به بالا دارند باید با احتیاط و زیر نظر پزشک استفاده شود. هنر یک پزشک طب سنتی این است که درجه حرارت بدن را تنظیم کند. نمیتوان یک توصیه خاص را به همه افراد کرد.
ما مزاج شناس هستیم و تجویز با توجه به مزاجها برای افراد متفاوت است. وقتی بیمار مراجعه میکند اول باید مزاجش را شناسایی کرد و بعد سوء مزاج شناسایی شود و بعد درمان را انجام دهیم
برای مشاهده مصاحبه کلیک کنید